loading...

راه‌رفتن در مسیری تاریک

بازدید : 595
سه شنبه 28 مهر 1399 زمان : 13:37

من خوشحالم که شخصی مثل باروخ اسپینوزا در تاریخ وجود داشته. نه از این جهت که اندازه‌ی اون‌ خفنم قطعا: اون حداقل چندصدسالی جلوتر از زمان خودش بود. بلکه به این خاطر که از همه چیز و همه کس طرد شد اما از عقایدش دست نکشید. خیلی دوستش دارم. دیشب وسط گریه‌هام داد می‌زدم (بی‌صدا) که باروخ، من دیگه مستاصل شدم، نمی‌تونم، بسه...می‌دونم نباید ناامید شم ولی it is taking its toll on me...کمک!

آقای یالوم، ممنون از شناسوندن این آدم‌ها به ما. دیروز شمردم، هفت کتاب از یالوم خونده بودم - هر ترجمه‌ی خوب فارسی که ازش موجود بود.

بابا سگ تو اون مختون
برچسب ها
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی