loading...

راه‌رفتن در مسیری تاریک

بازدید : 344
دوشنبه 18 آبان 1399 زمان : 2:37

بعد دوستی با lion یهو توی ذهنم اومد که دختر، نکنه داری desperately دنبال یکی برای جایگزینی پارتنر سابقت می‌گردی؟ (از این جهت می‌گم که دنبال یکی ام که براش از جان آدمیزاد بگم تا شیر مرغ). ترسیدم و واقعا آشفته شدم. دلم خواست از همه کناره بگیرم (آره، همون طور که از توییتر کناره گرفتم، هه) ولی خب...نمی‌دونم. خسته شدم از بس به گشتن دنبال مکانیسم دفاعی توی خودم پرداختم. نیاز به روانشناس دارم اما باید وانمود کنم خوبم...و خوب بمونم. از lion خودمو تا جای ممکن دور نگه می‌دارم و فقط بحث درسی می‌کنم باهاش. کراشمم که کلا پرید از بس این مرد ریسپانس نداد. بقیه‌ی دوستامم ولش کن.

بی‌ربط: ظاهرا مجبور به استفاده از اکانت دوم اسپاتیفایم شدم. این همه بست نشستم پریمیوم گیرم بیاد، همه‌ش هیچ بود!

science, book, yup I'm the most badass nerd
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی